سلطان آریایی از تحولات اخیر هیچ نگرانی ندارد.
About :
Description:
Chairman of Electoral Complaints Commission(ECC) رئیس کمیسیون شکایات انتخاباتی
Contact:
Other Information
Categories:
Government OfficialWebsite:
azizariaey.comFeatured Articles:
بررسی اسناد پروندههای کمیشنران پیشین کمیسیونهای انتخاباتی و دو کارمند ارشد کمیسیون انتخابات نشان میدهد که هیأت تحقیق دادستانی کل در پنج ماه گذشته بهصورت یکجانبه عمل کرده و صرف پیگیر ادعاهای شخصی صالحمحمد صالح و محمداسلام یفتلی بوده است. این دو نامزد تنها شاکیانی هستند که علیه کمیشنران کمیسیونهای انتخاباتی و دو کارمند ارشد پیشین کمیسیون انتخابات عریضه کردهاند.
فرارسیدن حلول پرمیمنت ماه مبارک رمضان، ماه پرستش و نیایش را به کافه ملت مسلمان افغانستان و جهان تبریک و تهنیت عرض میدارم.nn از خداوند متعال استدعا دارم تا طاعات و عبادات مسلمانان مورد قبول درگاه ایزد متعال قرار گیرد.nnبه برکت این ماه مبارک صلح و امنیت سرتاسری در کشور ما حکمفرما و زمینه انکشاف، پیشرفت ، بازسازی و نوسازی، توآم آرامی و توسعه اقتصادی فراهم گردد.nnبا احترامnعبدالعزیز آریایی
انتخابات ۹۷: گفتگو با عبدالعزیز آریایی رییس پیشین کمیسیون شکایات انتخاباتیnhttps://azizariaey.com/416/
در این برنامه گرداننده کریم امینی درباره انتخابات مجلس نمایندهگان کابل، انتقادات و اعتراضات درباره اعلام نتایج آن، چگونگی کارکرد کمیسیون انتخابات با اعضایی پیشین شان، برنامههای کمیشنران جدید هر دو کمیسیون و چگونگی بررسی نهادهای ناظر انتخابات از این روند را بحث کرده است. nمهمانان: • معاذالله دولتی، معاون پیشین کمیسیون انتخابات • عبدالعزیز آریایی، رییس پیشین کمیسیون شکایتهای انتخاباتی • محمد سرور جوادی، رییس دفتر و مشاور حقوقی معاونت دوم ریاست جمهوری • قاسم الیاسی، دبیر کمیسیون شکایتهای انتخاباتی • نعیم ایوبزاده، رییس بنیاد انتخابات شفاف افغانستان • عرفان الله عرفان، نامزد معترض
شبی شمس تبریزی مهمان خانه مولانای بلخ بود و مولانا ازش خواست شب را در خانه مولانا سپری کند.n شمس گفت درست است اما به شرط اینکه از دکان مسیحی یک بوتل شراب بیاری! مولانا تعلل کرد که مردم به من زیاد باور دارند و این کار من را میان مردم رسوا می سازد، بنا بر این ازین شرط صرف نظر کن. شمس به شرطش اصرار کرد، بالاخره مولانا مجبور شد تا برود بوتل شراب را بیاورد. nدر مسیر راه مردم مولانا را دیدند که زیر چادر بوتل شراب دارد، مردم گرد مولانا جمع شدند و به ملامت مولانا پرداختند. تا بالاخره شمس آمد بین مردم و گفت این ماجرا برای چیست؟ nمردم به سرزنش مولانا پرداختند که او شراب خریده و شرابی بوده در حالی که به ما ۴۰ سال نماز جماعت میداد. شمس گفت، مولانا شراب ندارد آب سیر دارد، تا بالاخره مردم دیدند که واقعا آب سیر است. nشمس هم به ملامت مولانا پرداخت و گفت این بود مردمی که تو برای شان ۴۰ سال نماز دادی و فکر می کردی که به تو اعتماد دارند و ارزش قایل هستند. پس از آن مولانا باور کرد که شمس مهم تر از مردم است و به دوستی شمس ادامه داد.