گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشتnتردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشتnاز خیر هست و نیست دنیا به شوق دوستnمی شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشتnاینقدر اگر معطل پرسش نمی شدمnشاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشتnدنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کمnچون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشتnشاید اگر تو نیز به دریا نمی زدیnهرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشتnگر عقل در جدال جنون مرد جنگ بودnما را در این مبارزه تنها نمیگذاشتnای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنینnدر خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشتnما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمعnای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشتnn#abdulsalamshaheer
About :
Contact:
Other Information
Categories:
Public FigureFeatured Articles:
باغبان تنهاست تنها، گرد او جز خار نیست ...nبید مشکش را، گلش را، ارغوانش را کی برد ...؟nn#abdulsalamshaheer
این قافله عمر عجب می گذرد......! 💔n2019 nn#abdulsalamshaheer
اگر تمام شب را در حسرت خورشید گریه کنی فقط خود را از لذت دیدار ستاره ها محروم کرده ای......! nn#abdulsalamshaheer
هُوّnnسلطان العارفین بایزید بسطامی گفت: nهیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ مرا گفت: یا بایزید! حد زهد شما چیست؟nمن گفتم: چون بیابیم بخوریم و چون نیابیم صبر کنیمnگفت: سگان بلخ همین صفت دارندnپس من گفتم حد زهد شما چیست؟nگفت: ما چون نیابیم صبر کنیم و چون بیابیم ایثار !nn#abdulsalamshaheer
څه عيسايڼه، پښتنه، هندوهnعقيدې نه ګورم ښکلا لټومnnزه د جومات د ګوټ سړې نه يمهnزه په ښايست پسې دنيا لټوم.....! nn#abdulsalamshaheer
مَی بهشت ننوشم ز دست ساقیِ رضوانnمرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم......! nn#abdulsalamshaheer
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت nاینقدر که خالی شده بعد از تو جهانمnn#abdulsalamshaheer
ژونـد اذيت دى، او په دې اذيت ځـان وژنمهnسيورى مې لمـر ته حال ونه وايي، انسان وژنمهnnروان يم خپلې بې غورۍ باندې نن قتل کومnمانه چتـرۍ په کور کې هېره ده ، باران وژنمهnnد قاتلينـو په قـطار کې به زه هم راپاڅـم؟nستا په تصوير باندې زه هره شپه هجران وژنمه؟nnد خالي جېب نه مې په دې وخت کې زندان جوړ شوىnباقــره! زه پکې د خپل کــور مــاشومان وژنمهnn#باقــر