با تحولات اخیر در افغانستان، عواطف خیلیها نیز از بین رفته است. اِنگار نه رفاقتی بوده، نه دوستی و محبتیای و نه آیندهای وجود دارد. رابطهها چنان سرد شده است که گویا دنیا به آخر رسیده باشد.nnآخر چرا؟
About :
Contact:
Other Information
Categories:
CommunityFeatured Articles:
روز جهانی حقوق بشر nمهم ترین اصل و پایه حقوق بشر، «کرامت انسانی» است و سخن خداوند در آیه هفتاد سوره اسرا که می فرمائید «همانا فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم»، به این حقیقت اشاره می کند. امروزه یکی از مهم ترین مباحثی که ارتباط تنگاتنگی با افکار عمومی ملت ها دارد، رعایت مسئله حقوق بشر است، به گونه ای که بیشتر حکومت های جهان می کوشند نشان دهند در حکومت آنها، حقوق بشر نقض نمی شود و آنان، مدافعان واقعی این اصل اساسی اند تا حاکمیت شان را مشروعیت بخشند و واجد مشروعیت جهانی گردند.nبا وجود این، تا وقتی ضرورت های لازم، حکومت ها را در تنگنا قرار ندهد، حاضر نخواهند شد به حقوق مردم اهمیت بدهند. با دقت در دنیای به اصطلاح «متمدن امروزی» به روشنی درمی یابیم که «برابری عمومی انسان ها» چیزی بیش از حیله ای سیاسی برای فریب مردم نیست که به صورت مسئله ای سیاسی و اجتماعی مطرح شده است.nحرمت nعبدالصمد فرملیnفعال جامعه مدنی و فعال سیاسی
روشنفكري چيست و روشنفكر كيست؟nپاسخnروشنفكري به لحاظ تاريخي و تئوريك در اصل پديدهاي غربي و محصول نتيجه و رويكرد جنش اومانيستي است و متعلق به دوران و تمدن جديد است و امّا ميتوان آن مفهوم روشنفكري را در تاريخ گذشتهتر هم جستجو كرد.nدر تعريف مفهوم روشنفكري برخي به پيروي از فلاسفة يونان به ويژه سقراط و افلاطون، روشنفكر را «وجدان خرده گير جوامع» دانستهاند. بعضي ديگر بر اين باورند كه «فردي كه استعداد آن را دارد كه يك پيام، نظر، نگرش، فلسفه يا عقيدهاي را براي مردم بيان كند» روشنفكر است.nچهار ویژه گی روشفگری. ?nروشنفكري يعني آگاهي از منازعات و كشمكشهاي جاري در جامعه بر سرقدرت سياسي و خلق نظريههاي اجتماعي؛ روشنفكر دردشناس جامعه است كه به دنبال رفع آن دردهاست و نسبت به وضع موجود اجتماع خويش ناراضي است و به دنبال ارايه راه حل و پيش بيني مسير آينده ميباشد.nامّا روشنفكر كيست؟ بايد در يك كلمه بگويم روشنفكر كسي است كه داراي يك بينش انتقادي است، يعني روشنفكر ابتدا نسبت به وضع موجود، معترض است و در همين حال ميكوشد تا آنچه را كه «وضع مطلوب» ميداند جانشين آن سازد.nپس بنابراين تعريف، به هر فيلسوف، دانشمند، نويسنده و هنرمند روشنفكر اطلاق نميشود، بلكه روشنفكر بايد خودآگاهي داشته باشد و روح زمان و نياز جامعهاش را حس كند و داراي بينش جهت يابي و رهبري فكري باشد و جامعه خود را دقيقاً و مستقيماً ـ نه از راه ترجمه ـ بشناسد و زمان خود را درك كند و حركت زمان خود را پيش بيني كند و به نياز نسل خود بپردازد.nروشنفكر كسي است كه با منطق خويش و بدون تقليد، همه چيز را تجزيه و تحليل ميكند و متفكري است كه به «آگاهي» رسيده و در نتيجه داراي جهان بيني باز و متحول و قدرت درك و تحليل منطقي اوضاع و احوال زمان و جامعهاي است كه در آن زندگي ميكند ميباشد.[3]nپس با اين تعاريف كه از روشنفكر شد بايد گفت: روشنفكر داراي پايگاه اجتماعي ممتازي نيست، و روشنفكر الزاماً تحصيل كرده و دانشمند نيست بلكه كساني در تاريخ دست به تحركاتي زدهاند. كه هيچ گونه تحصيلاتي هم نداشتهاند و ديگر اينكه رسالت روشنفكر، حركت زندگي و هدايت جامعه و دگرگوني و تكامل و به شدن انسانها است.nامّا لازم است پيرامون روشنفكران جامعه خودمان بگويم كه بيشتر تاكنون تحت تأثير هواي فكر و ذوقي غرب و شرق بودهاند و نتوانستهاند هيچ گاه به استقلال فرهنگي و ملي برسند. در چنين قشري كه همه با هواي غرب نفس ميكشند و جز كالاهاي فكري و اخلاقي وارد شده از غرب را مصرف نميكنند، روشنفكران راستين كه به خودآگاهي رسيده باشند خيلي كماند و از طرفي تحصيل كردههاي به اصطلاح روشنفكر ما اساساً در حاشية جامعه زندگي ميكنند و با متن مردم پيوندي ندارند و سخنان آنها را هم توده هاي مردم نميفهمند.[nnحرمتn عبدالصمد فرملی nفعال جامعه مدنی و سیاسی
بدون شک جوانان در یک جامعه باعث بالندگی و پویایی آن جامعه خواهند شد اما باید توجه کنیم که انسان زمانی به دوران جوانی حقیقی میرسد که به لحاظ فکری در سرحد بلوغ رسیده باشد ولو از نظر سنی پنجاه ساله شده باشد.nحرمت nعبدالصمد فرملی فعال حقوق بشر
حکومتی که ادعای آزادی برابری مشارکت و دمکراسی دارد اما به آزادی اطلاعات اهمیت ندهد، در واقع نقض حقوق بشر کرده است؛ چرا که در جامعهای که نظام دموکراسی بر آن حاکم باشد اطلاعات نزد مسئولین به عنوان امانت است.nاما در مورد نظام فعلی نظر و دیدگاه تان چیست آیا این ارزش ها وجود دارد ?
فعال مدنی کیست؟nاگر به این برداشت که «یکشهروند آگاه، یک فعال مدنی آگاه است» باور داشته باشیم، هر شهروند آگاه یک جامعه، یک فعال مدنی آگاه آن جامعه است. کمتر برخوردهایم تعریف درستی از جامعهی مدنی و فعالان مدنی صورت گرفته باشد. مردم فکر میکنند که فعالان مدنی قشر جدا از جامعهاند، آدمهای با اندام، تیپ، ظاهر و دانش متفاوت در داخل یک چوکات مشخص یا سازمانی که متعلق به آنان است. این نخستین برداشت توده از فعالان مدنی در کشور است. این برداشت در میان فعالان مدنی هم کماکان وجود دارد، فکر میکنند آنها تافته جدابافته از این جامعهاند، بیش از هر کسی دیگری بر همهچیز آگاهی و وقوف کامل دارند. این دو بُعد قضیه است که تا کنون هم برای فعالان مدنی و هم برای مردم/ توده روشن نشده است. باور ما این است که هر شهروند آگاه، بی آنکه با سازمانی، نهادی و یا جریانی در ارتباط باشد و در برابر نابرابریها و چالشهای جامعه اعتراض کند و سکوت نکند فعال جامعهی مدنی است
دوسال پیش nبحث کوتاه بنده خدمت دوستانم